حس من
نمی دانم این زیبا حس من که مرا وادار می کند بنگارم کی به سراغم می آید و دوباره قلمم را بر روی سطر بی نقش کاغذ به حرکت در می آورد ، نمی دانم کی دوباره به سخن در خواهد آمد نمی دانم....
او را با آنچه می نگارد بسیار دوست می دارم میدانم قلم مهربان و عاشقم کودک نوپاییست، سخنانش همه طعم و بوی کودکی دارند اما من این کودک عاشق را دوست دارم و قلمش را سرکوب نمی سازم نوشته هایش را می پرستم.دوست دارم روزی فرا رسد که کودک من پروبال گیرد تا قلمش طعم پختگی و سخن وری را کاملا چشیده باشد.م
.
نمی دانم این زیبا حس من که مرا وادار می کند بنگارم کی به سراغم می آید و دوباره قلمم را بر روی سطر بی نقش کاغذ به حرکت در می آورد ، نمی دانم کی دوباره به سخن در خواهد آمد نمی دانم....
او را با آنچه می نگارد بسیار دوست می دارم میدانم قلم مهربان و عاشقم کودک نوپاییست، سخنانش همه طعم و بوی کودکی دارند اما من این کودک عاشق را دوست دارم و قلمش را سرکوب نمی سازم نوشته هایش را می پرستم.دوست دارم روزی فرا رسد که کودک من پروبال گیرد تا قلمش طعم پختگی و سخن وری را کاملا چشیده باشد.م
.
No comments:
Post a Comment